اصل یازدهم مدیریت انسان ها "همه دوست ندارند که در هدف گذاری شرکت کنند"
اصل یازدهم
همه دوست ندارند که در هدف گذاری شرکت کنند
طی 40 سال گذشته مدیریت یک جانبه و مستبدانه رو به زوال گذاشته و جای خود را به مدیریت مشارکتی داده است. بنابراین ممکن است با بررسی نتایج تحقیقاتی که در حوزه تعیین اهداف در مدیریت به دست آمده، کمی شگفت زده شوید. این یافته ها نشان می دهند که تفاوت زیادی بین تعیین اهداف با دخالت دادن نظر کارمندان، وجود ندارد. شواهد به دست آمده نشان داده است که«تعیین اهداف با مشارکت و اعمال نظر کارمندان » برتری بسیار ناچیزی نسبت به «تعیین اهداف به صورت یک جانبه و صرفا توسط مدیر » دارد.
منطقی که در دخیل کردن نظر دیگران وجود دارد، برای همه روشن است. هر چه سازمان بزرگتر و پیچیده تر می شود. مدیران در احاطه داشتن به کلیه امور کارکنان خود ناتوانتر می شوند. بنابراین مشارکت دادن دیگران باعث می شودکه کسانی که در یک زمینه از همه بیشتر می دانند در فرایند تصمیم گیری مربوط به آن زمینه خاص شرکت کنند. این کار باعث افزایش تعهد کارکنان نیز می شود. زیرا انسان در صورتی که در تعین یک هدف مشارکت داشته باشد، کمتر احتمال دارد که در تلاش برای رسیدن به هدف ، ان را کم اهمیت فرض کند. ولی شواهد نشان داده است که تعیین هدف ، آن را کم اهمیت فرض کند. ولی شواهد نشان داده است که تعیین هدف با کمک کارکنان الزاما به بهبود عملکرد کارکنان نمیشود.در بعضی شرایط اهدافی که به صورت مشارکتی تنظیم می شوند، بهتر اجرا شده و در برخی از شرایط دیگر اهدافی که صرفا توسط مدیر انتخاب شده و به کارکنان ابلاغ می شوند، بهتر نتیجه می دهند. تنها مزیتی که روش مشارکتی دارد در این است که می تواند مقبولیت هدف را در کارکنان افزایش دهد.هر کارمندی و قتی خود در تعیین هدفی مشارکت داشته باشد آن را بهتر قبول میکند به خصوص وقتی آن هدف مشکل باشد
به طور خلاصه میتوان گفت که دخالت دادن کارکنان در فرایند تعیین اهداف ، اگرچه نسبت به روش مستبدانه ابلاغ اهداف اولویت ندارد اما با استفاده از این روش می توان احتمال پذیرش و انجام شدن اهداف سخت و مشکل را بالا برد