روابط انسان و فضای معماری
در رابطه انسان و فضای معماری فرد محیط را دگرگون می کند و همزمان رفتار و تجارب وی به وسیله محیط دگرگون می شود . این دگرگونی از تمام تاثیراتی است که انسان از عناصر یک فضا وخصوصیات و شرایط آن از قبیل هندسه ، رنگ ،بافت ، نور، اندازه ، تناسبات و ... می پذیرد. قبل از ادامه باید با سه مفهوم زیر بیشتر آشنا سوید چرا که این سه بیشترین اثر بر این رابطه را دارند.
فضای معماری :
فضای محافظ یا همان فضای معماری ، مرکزی است که برمینای آن تمامی ارتباطات فضایی شکل یافته و سنجیده می شوند. به این نکته توجه داشته باشید که هر فرد نیاز دارد که محلی خاص برای او باشد تا بتواند با خود خلوت کند و این محل تاثیری عمیق بر او میگذارد. برخی از آرامش ها تنها در خلوت کسب می شود پس باید قسمتهایی از خانه برای فضای خصوصی افراد اختصاص یابد.
رنگ :
هر رنگ دارای سه بعد دیداری تغییر پذیر است :نام ،درخشندگی و پرمایگی. رنگ این توانایی را دارد که کوچک را بزرگ نشان دهد و بزرگ را کوچک ، ساده را پیچیده کند و پیچیده را ساده نمایش دهد. اعجاز رنگ تنها در استفاده صحیح از آن مفید است و بس پس در نوع استفاده از آن بسیار دقت کنید.از ذیگر توانایی های رنگ این است که توانایی دارد که فرد را شاداب کند یا غمگین و بعارتی در حالات روحی و روانی او تاثیر جدی بگذارد. پس با درک بهتر از تاثیرات رنگ بهترین ایده ها را در طرح ها و مدل های خود ایجاد کنید.
نور :
تنها راه مشاهده اشیاء نور است و نشانه ی حرکت و تعاش است. پس نور است که مفهوم روشنایی ، تاریکی ،رنگ وزیبایی و زشتی بصری را شکل داده است و تجسم طرح ها را ایجاد میکند. نور اثری خالص ومهم را در معماری ایفا می کند تا آنجا که تیغه بندی یک خانه باید بر اساس نور باشد. در بکار گیری نور ها و زوایای ن.ر در طرح های خود بیشترین استفاده را ببرید.قدرت اعجاز رنگ به میزان و کیفیت نور وابسته است.
حالا بیاید ادامه دهیم. معماری اجتماعی ترین هنر بشری است .مساله اصلی معماری ،فضا و زندگی و چگونگی ارتباط بین این دواست.همواره بشر نیازمند فضایی است که او را در مقابل تاثیرات محیط محافظت نماید.باید توجه داشته باشید که فضای معماری نمی تواند تنها با توجه به فضای ریاضی طرح شده باشد بلکه لازم است طرح فضا به ترتیبی باشد که تمامی ارتباطات اجتماعی و روانی انسانها تقویت شوند یا اینکه لااقل برای آنها مزاحتمی ایجاد نشود.در این بین رابطه خوب و بد افراد علل مختلفی دارند.از جمله این علت ها محیط است. محیطی که حکایت از گرمی و جذابیت کند روح راشاداب و رفتار را صمیمانه می کند و برعکس. باید توجه داشته باشید که ساختمان ها جزی از محیط اند و باید روی این جز ویزه دقت کرد.
از مطالب بالا می توان نتایج زیر را برداشت کرد.
آدمی پس از آفرینش در محیطی قرار می گیرد تا تمام نیازهای مادی و معنویش برآورده شود. طبیعت ، رنگ های آن وصدای ریتمیک تاثیر به سزایی در آرامش انسان دارد. یکی از عوامل مهم دستیابی به آرامش استاندارد کردن محیط است که انسان در آن به سر می برد. یکی از روشهای استاندارد کردن محیط استفاده از رنگ مناسب است. رنگ های درخشان ، به تنهایی جذاب است باعث می شود که فرد خشته از ملالت بیرون آمده و طعم شادابی را بچشد. هرچه رنگ پرمایه تر باشد هیجان رابیشتر می کند گرچه این امر به خودی خود مثبت نیست بلکه می تواند منفی هم باشد. رنگ هی قرمز به عنوان تحریک کننده اشتها برای اتاق غذاخوری،آبی و سبز آرامش بخش برای اتاق خواب و زرد و نارنجی پرانرژی برای آشپزخانه و رنگهای قوی و شدید برای فضاهایی که کاربری کمتری دارند(راهروها و رختکن) مناسب می باشند. نور هم بر جسم و هم بر روح و روان انسان تاثیر می گذارد. نور غذایی روح است. فضای معماری با زندگی رابطه ی ناگسستی دارد. فضای معماری که اصلی ترین وجه معماری است از طریق اصلی ترین وجه زندگی یعنی خلاقیت می تواند ایجاد شود. تنها راه مشاهده اشیاء نور است .بنابراین پراختن به محبث نور در معماری به معنای پرداختن به گونه دیدن است.
"شما میتوانید از طریق فرم نظرات زیر نظرات ،پیشنهادات و انتقادات خود را با ما و بازدید کننده های سایت در میان بگذارید"